موجود

قواعد ساده

چگونه در جهانی پیچیده رشد کنیم

تعداد
قیمت: 227,000 تومان

مقدمه

بیمارستان شصت‌وهفتم پشتیبانی جنگ، واقع در 250 مایلی شمال غربی بغداد هیچ شباهتی به بیمارستان‌های عادی ندارد. مثلا دکترها با خود اسلحه حمل می‌کنند. پزشکان، که افسران ارتش آمریکا به‌شمار می‌رفتند، مجهز به سلاح‌های کمری بودند که بعد از پایان هر شیفت، آن‌ها را در گاوصندوق می‌گذاشتند. شورشیان عراقی درحالی‌که تحت مداوای پزشکان بودند آب دهان خود را به‌ صورت پزشکان پرتاب می‌کردند. اگر شورشیان (یا یک افسر بی‌نظم ارتش آمریکا) دست به اسلحه می‌شد، درگیری سختی در اتاق عمل اتفاق می‌افتاد.
این بیمارستان که در خرابه‌های یک زمین کشاورزی نزدیک فرودگاه بین‌المللی موصل، از چادرهای سبز کوچک، واگن‌ها و ساختمان‌هایی پراکنده ساخته شده بود، با پناهگاه‌ها و دیوارهای بتنی محاصره شده بود تا از پزشکان و بیماران در برابر آتش خمپاره‌ها محافظت کند. پزشکان هر روز زمان خود را صرف معالجه بیماری‌های رایجی چون سوءهاضمه و کم‌آبی بدن می‌کردند (در تابستان، دمای منطقه به 120 درجه فارنهایت می‌رسید، این گرما کافی بود تا لنزهای سربازان به مردمک چشمشان بچسبد). آرامش بیمارستان با ورود گروهی از سربازان زخمی درهم شکسته می‌شد.
ظهر روز 21 دسامبر سال 2004، در پایگاه عملیاتی Marez، گروهی از سربازان آمریکایی و عراقی به همراه پیمانکاران نظامی در چادری دورهم جمع شدند تا ناهار را در کنار هم صرف کنند. گروهبان ادوارد مونتویا جونیور، که یک پزشک نظامی بود و معمولا از مصرف شیرینی‌جات پرهیز می‌کرد، در آستانه کریسمس و درحالی‌که احساس غربت می‌کرد تصمیم گرفت با خوردن یک تکه چیزکیک خودش را آرام کند. همان‌طور که به سمت میز دسرها می‌رفت رفقایش به او طعنه می‌زدند که وزنش بیش از حد زیاد شده است.
در همین لحظه مردی که لباس نیروهای امنیتی عراقی را به تن داشت وارد چادر شد. به گروهی از سربازان آمریکایی که در صف گرفتن غذا بودند نزدیک شد و پشت سر آن‌ها ایستاد و جلیقه انتحاری که زیر لباسش پوشیده بود را فعال کرد. مونتویا در حال بازگشت به میزش بود که نور سفیدی بینایی او را مختل کرد و به گفته خودش صدای انفجاری شنید که تا به حال مانند آن را نشنیده بود. مونتویا زیر یکی از میزها سنگر گرفت و درحالی‌که چادر مملو از دود سفید شده بود، سربازانی که از صدای انفجار شوکه شده بودند را به زیر میز می‌کشید.
پس از بررسی وضعیت سربازی که کنارش روی زمین افتاده بود، روی پایش ایستاد و به مداوای زخمیان پرداخت. یک سرباز از ناحیه شاهرگ فمورال پا دچار خون‌ریزی شدیدی شده بود و مونتویا با استفاده از کمربندش شریان‌بندی موقتی ساخت و پای سرباز مجروح را محکم بست و به کمک پارچه‌های رومیزی مانع خون‌ریزی بیشتر او شد. مونتویا بالای سر سربازان مجروح حاضر می‌شد و با استفاده از روش‌هایی ساده مانند اندازه‌گیری نبض، میزان هشیاری و فشارخون سعی در تخمین‌زدن شدت جراحات وارد شده به سربازان داشت. موارد اورژانسی به بیمارستان شصت‌وهفتم پشتیبانی جنگ منتقل می‌شدند. پس از گذشت چند ساعت، بیمارستان نود و یک مجروح را پذیرش کرد. در اثر این هجوم، امکانات محدود بیمارستان کاملاً در اختیار سربازان مجروح قرار گرفت. مجروحان به دیوارهای راهرو می‌چسبیدند تا راه را برای رفت‌وآمد تیم پزشکی باز کنند. مجروحانی که جراحات جزیی‌تری داشتند مجبور بودند در پارکینگ منتظر بمانند تا با مرخص شدن مجروحان داخل، فضای خالی برای پذیرش آن‌ها ایجاد شود. پزشکان عمل‌های جراحی ساده‌تر را خارج از اتاق عمل انجام می‌دادند و با قاطعیت از تمام موجودی انبار تجهیزات خود برای درمان مجروحان استفاده می‌کردند. همانند کاری که مونتویا کرد، سایر پزشکان نیز با پیروی از اصولی ابتدایی،  بیمارانی که نیاز به معالجه فوری داشتند را از کسانی که می‌توانستند کمی بیشتر صبر کنند جدا کردند.
معالجه جراحات شدید حتی در شرایط آرمانی کار دشواری است، این در حالی  است که شرایط جنگی اصلا شباهتی به شرایط ایده‌آل ندارد. در اکثر مواقع جراحات جدی‌ترند، امنیت جانی ندارند، تیم پزشکی هر لحظه در معرض حمله و تجاوز هستند و منابع حیاتی به اندازه کافی وجود ندارد.
در سال 2004 در ارتش آمریکا پنجاه جراح برای مداوای  140000 سرباز و همچنین غیرنظامیان و پیمانکاران نظامی حضور داشتند. علی‌رغم چالش‌های تیم‌های پزشکی در دوران جنگ، در آغاز قرن بیست‌ویکم، آمار جان‌باختگان جنگی کاهش چشمگیری داشت. از هر ده سرباز مجروح، تنها یک نفر به دلیل شدت جراحات جان می‌داد که نصف میزان جان‌باختگان جنگ ویتنام است و فاصله زیادی با تعداد جان‌باختگان جنگ انقلاب دارد. این کاهش چشمگیر به دلیل پیشرفت بی‌توقف علم پزشکی در صد سال اخیر است. در این مبارزه تسلیحاتی وحشتناک، علی‌رغم پیشرفت اسلحه‌های مرگبار، پزشکان پیش افتاده‌اند. پیشرفت‌های دارویی، متدهای جراحی و ابزار تشخیص دلایل واضح افزایش نرخ بقا هستند. همچنین موردی مهم که از دید عموم مردم پنهان می‌ماند،  چگونگی اختصاص‌دادن به‌موقع منابع محدود به تعداد زیادی از مجروحان است. پزشکان حرفه‌ای آموزش دیده‌اند تا به هر طریقی که می‌توانند به بیماری که مراجعه کرده کمک کنند؛ اما پزشکان جنگی، خلبانان گروه امداد و پزشکان خط مقدم باید درباره اینکه به چه کسی زودتر از بقیه رسیدگی کنند، بیشتر فکر کنند و تصمیم بگیرند. در پی یک حمله یا جنگ، پرستاران و پزشکان جنگ مجبورند در خصوص جراحات پیشرفته با اطلاعات محدود  تحت آتش دشمن تصمیمات حیاتی بگیرند.
در طول تاریخ، تخصیص منابع پزشکی به مجروحان به‌صورت تصادفی صورت می‌گرفت. والت ویتمن، شاعری که به‌عنوان پرستار در جنگ داخلی آمریکا حضور داشت، ملاحظه کرد که هر مجروحی که زودتر به بیمارستان مراجعه کند بدون درنظر گرفتن شدت جراحات، زودتر مورد معاینه و درمان قرار می‌گیرد. زخمی‌ها با سعه صدر در صف منتظر می‌ماندند تا یک دکتر یا پرستار به وضعیتشان رسیدگی کند. پس از نخستین نبرد «بول ران»، مجروحانی که می‌توانستند باید فاصله 30 مایلی بین میدان نبرد تا بیمارستان واشنگتن را خودشان طی می‌کردند. این کار عده زیادی از سربازان که روی زمین افتاده و توانایی حرکت نداشتند را از دستیابی به معالجات پزشکی محروم می‌کرد.
در جنگ جهانی دوم سرکرده جراحان ارتش آمریکا، روشی برای اولویت‌بندی درمان به‌منظور جلوگیری از مرگ سربازان ارائه کرد. این سیستم به نام "تریاژ" شناخته می‌شود که ریشه آن از واژه‌ای فرانسوی به معنی دسته‌بندی کالاهایی چون گندم و قهوه در گروه‌ها با توجه به میزان کیفیتشان اتخاذ شده  است. احتمالا فکر می‌کنید پزشکان به منظور اولویت‌بندی رسیدگی به مجروحان از الگوریتم پیچیده‌ای با توجه به میزان جراحاتشان استفاده می‌کنند، درحالی‌که این‌طور نیست. آن‌ها به روش‌های ساده‌ای که گروهبان مونتویا و کادر پزشکی بیمارستان شصت‌وهفتم پشتیبانی جنگ نیز از آن استفاده کردند، اکتفا می‌کنند تا مجروحان را در سه یا چهار گروه بر حسب اولویت رسیدگی دسته‌بندی کنند. با استفاده از روش تریاژ در خط مقدم، کادر پزشکی تنها یک دقیقه برای رسیدگی به هر مجروح صرف می‌کند. پیروی از دستورالعمل‌های ساده‌ای مانند اینکه آیا مجروح می‌تواند به سوالات پاسخ بدهد یا نبضش زیر 120 است یا اینکه در عرض یک دقیقه ده الی سی‌ بار تنفس می‌کند، به پزشکان کمک می‌کند تا شدت جراحات را تخمین بزنند. سپس به هر مجروح کد رنگی اختصاص داده می‌شود که آن‌ها را در چند گروه بر حسب شدت جراحات دسته‌بندی می‌کند. مجروحانی که علایم با ثباتی دارند با رنگ سبز کدگذاری می‌شوند. برای این «مجروحان متحرک» معالجات پزشکی بدون هیچ خطری به تعویق می‌افتد. در سوی دیگر مجروحانی که امیدی به زنده ماندنشان حتی با معجزات پزشکی نیست با رنگ سیاه کدگذاری شده و با مسکن‌های موقتی از آن‌ها مراقبت می‌شود. سایر مجروحان در صف اول برای معالجه قرار دارند که در این بین افرادی با جراحات شدیدتر با رنگ قرمز و مابقی با رنگ زرد کدگذاری شده و به آن‌ها رسیدگی می‌شود. دسته‌بندی مجروحان باعث می‌شود امکانات محدود پزشکی در جایی که بیشترین  نیاز و بازدهی را دارد به‌کار گرفته شوند. با این روش به کمک بیمارانی می‌روند که اگر به‌موقع تحت درمان قرار گیرند زنده خواهند ماند. قوانین تریاژ در تخصیص منابع پزشکی بسیار پرکاربرد هستند.  پس از حادثه بمب‌گذاری در مسابقه دو ماراتن بوستون، مرکز ارائه کمک‌های اولیه که برای درمان کم‌آبی بدن و کشیدگی عضلات ورزشکاران در خط پایان مسابقه ایجاد شده بود به سرعت به مداوای مجروحان حادثه و اعزام موارد اورژانسی به بیمارستان پرداخت. قوانین تریاژ بهترین مثال برای قوانین ساده هستند. قوانینی که افراد و ارگان‌ها برای اتخاذ تصمیمات خود از آن‌ها بهره می‌برند.

قدرت قوانین ساده
قوانین ساده، مجموعه‌ای از تدابیر میان‌بر است که با متمرکز کردن حواس ما و ساده‌سازی روشی که اطلاعات را پردازش می‌کنیم، مانع هدر رفتن وقت و انرژی می‌شوند. قوانین ساده همگانی نیستند و برای هر فرد در هر موقعیت تغییر می‌کنند. ما هر روز بدون اینکه بدانیم، از قوانین ساده استفاده می‌کنیم. قوانین ساده به مردم این قدرت را می‌دهد که بدون اینکه مجبور به توقف و بازنگری داشته باشند در موقعیت‌های حساس تصمیم‌گیری کنند. به همین دلیل است که پزشکان خط مقدم از همین روش برای اولویت‌بندی رسیدگی به بیماران استفاده می‌کنند.
در نگاه اول، قوانین تریاژ هیچ شباهتی با روشی که غازها برای حفظ چیدمانشان هنگام پرواز استفاده می‌کنند ندارد. ولی زیر این بی‌نظمی، نظمی خاص نهفته است. این قوانین چه توسط ستاره‌های موسیقی راک استفاده شود چه توسط ورزشکاران کریکت، دارای چهار ویژگی مشترک هستند اول اینکه، مراحل آن به تعداد انگشتان دست بوده و در مواقع نیاز به راحتی قابل اجرا هستند. دوم اینکه، قوانین ساده برای افراد یا ارگان‌های مختلف، متفاوت و انعطاف‌پذیر است. به‌عنوان مثال ورزشکاران آماتور با پیروی از مجموعه قوانین ساده می‌توانند تصمیم بگیرند که چه غذایی بخورند تا شرایط ایده‌آل جسمانی خود را حفظ کنند. سوم اینکه، قوانین ساده بر فعالیت‌هایی که به روشنی تعریف شده‌اند، مانند دسته‌بندی مجروحان در خط مقدم اعمال می‌شوند و چهارم قوانین ساده علاوه بر راهنمایی‌های روشنی که ارائه می‌کنند، به مجریان طرح، آزادی عمل کافی می‌دهند تا از اختیاراتشان استفاده کنند. قوانین در اشکال و اندازه‌های مختلف ظاهر می‌شوند؛ چه در زمانی‌که با استفاده از آن‌ها تصمیمات آنی می‌گیریم و چه در مدیریت کسب‌وکارهای کوچک.

کشف پیچیدگی
قوانین ساده یک سلاح قدرتمند در برابر پیچیدگی‌هایی هستند که افراد، سازمان‌ها و جوامع را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. پیچیدگی زمانی افزایش می‌یابد که یک سیستم از اجزای مستقل متعددی تشکیل شده باشد. بدن انسان، کندوی زنبور، یک تیم فوتبال و بانکداری بین‌المللی همگی نمونه‌هایی از سیستم‌های پیچیده هستند. این سیستم‌ها از بخش‌های مستقلی تشکیل شده‌اند که غیرقابل پیش‌بینی هستند و به‌صورت مداوم تغییر می‌کنند. برای مجسم کردن پیچیدگی در مقیاسی کوچک نگاهی به اتاق نشیمن خانه‌تان بیندازید. تلویزیون، اسپیکرها و کنسول بازی که باید کنار هم به‌صورت هماهنگ کار کنند. اضافه کردن دستگاه‌های جدید به این سیستم، احتمالات زیاد و در نتیجه پیچیدگی بیشتری به‌وجود می‌آورند. پیچیدگی مسئله جدیدی نیست. امپراتوری روم دارای یکی از پیچیده‌ترین سیستم‌های سیاسی تاریخ بوده؛ اما شناخت ما از پیچیدگی در شش دهه اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است. با یک جستجوی ساده در کتب چاپ شده در 1800 سال اخیر به‌ندرت چشممان به کلمه «پیچیدگی» می‌خورد. استفاده از این کلمه در 150 سال اخیر با شیبی ملایم پله‌پله افزایش یافته و نهایتا پس از جنگ جهانی دوم به کلمه‌ای پرکاربرد تبدیل شده است. این صعود ناگهانی با چاپ اولین مقاله با عنوان «علم و پیچیدگی» در اکتبر 1948 که وارن ویور ریاضیدان منتشر کرد، آغاز شد. وارن ویور شاید دانشمند شناخته‌شده‌ای نباشد، اما تاثیرات بسیاری را تا کنون برجای گذاشته است. او پایه‌گذار سه انقلاب مهم علمی در قرن اخیر بوده است. علم زندگی، فناوری اطلاعات و کشاورزی. ویور همچنین از پیشگامان مطالعه پیچیدگی به‌شمار می‌رود. ویور در مقاله‌ای که سال 1948 منتشر می‌کند مطرح کرد که  علم در واقع، حرکت در دوره‌های زمانی پیاپی با حل سه نوع مشکل ساده، متغیر و پیچیده است. مشکلات ساده شامل چند متغیر محدود هستند که به راحتی در قالب یک فرمول جای می‌گیرند. به‌عنوان مثال قوانین حرکت نیوتن ابزاری قدرتمند در حل مشکلات ساده از جمله چگونگی چرخش ماهواره‌ها در مدار زمین هستند. حل مسائل ساده ذهن دانشمندان قرون 17 تا 19 میلادی را به خود مشغول کرده بود که به اختراع تلفن، موتورهای دیزلی و ... منجر شد. اواخر قرن 19 میلادی دانشمندان روی حل مشکلات متغیر از جمله حرکت مولکول‌های گاز در یک محیط بسته متمرکز شدند. دانشمندان نمی‌توانستند حرکت تک تک مولکول‌های گاز را زیر نظر بگیرند؛ اما به کمک قانون احتمالات و آنالیز آماری توانستند مسیر حرکت مجموعه مولکول‌های گاز را حدس بزنند که راه را برای مطالعات دقیق‌تر در عرصه ترمودینامیک، ژنتیک و تئوری اطلاعات هموار کرد. امروزه دانشمندان می‌توانند حرکت دو گوی بیلیارد پس از برخورد به هم، یا حرکت مولکول‌های گاز محبوس در یک فضای بسته را توصیف کنند؛ اما تکلیف مشکلات پیچیده که در شکل‌گیری آن‌ها چندین عامل دست به دست هم می‌دهند چیست؟  
بسیاری از مشکلات امروز بشر مثل پیر شدن سلول‌های بدن که حاصل هم‌زمانی چندین عامل به هم پیوسته هستند به مشکلات پیچیده مربوط می‌شوند. پیچیدگی قلمرو بی‌نظم اما پر جنب‌وجوش، اسرار زندگی را نشان می‌دهد. چه چیزی باعث شکفتن گل پامچال می‌شود؟ قدرت بازار چطور قیمت طلا را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؟ رژیم غذایی مادری که انتظار به دنیا آمدن فرزندش را می‌کشد چگونه روی سلامت فرزندش تاثیر می‌گذارد؟ کدام ضربات محکم و ناگهانی باعث آسیب دیدن مغز می‌شوند؟

نظرات قواعد ساده

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

مشخصات کتاب

نویسنده دونالد سول
کاتلین ایزنهارت
مترجم عطاء اله هرندی
مینو افشانی
ناشر شرکت چاپ و نشر بازرگانی
تعداد صفحات 214 صفحه
دسته بندی تازه های نشر
تاریخ انتشار 1403
شابک 9786223741050
قیمت 227,000 تومان
زبان فارسی

فهرست مطالب

فهرست مطالب

پیشگفتار مترجمان          5

مقدمه          9

فصل اول: چرا قوانین ساده گره‌گشا هستند؟          23
قوانین ساده و استفاده از فرصت‌ها          26

فصل دوم: گرفتن تصمیمات بهتر          41
ما با قوانین مرزی شروع می‌کنیم، اساسی‌ترین نوع قوانین تصمیم‌گیری          43
قوانین مرزی          44
قوانین اولویت‌بندی‌کردن          51
قوانین توقف          56

فصل سوم: انجام دادن بهتر کارها          63
قوانین چگونگی          65
قوانین هماهنگی          73
قوانین زمان‌بندی          78

فصل چهارم: قوانین ساده از کجا نشأت می‌گیرند؟          87
انتخاب طبیعی           89
تدوین، تجربه شخصی          92
چکیده‌سازی مستندات علمی          100
مذاکره برای توافق          103

فصل پنجم: استراتژی به‌مثابه قوانین ساده          127

فصل ششم: شخصی‌سازی          135
تعیین کنید که چه چیزی سوزن‌ها را برای شما حرکت خواهد داد          136
قوانین کجا بیشترین تاثیر را دارند؟          139
ترسیم قوانین ساده‌ای که برای شما کارساز است          141
قوانین ساده جذب          146

فصل هفتم: قوانینی برای پیشرفت          161
ایجاد قوانین بهتر          163
قوانین ساده چگونه بهبود می‌یابند؟          170
شروع  یادگیری          177

فصل هشتم: شکستن قوانین           183
تغییر دیدگاه، تغییر قوانین           188
پایبندی به قوانین قدیمی           193
تغییر معیارها، بازنویسی قوانین          197

نتیجه‌‌‌گیری         
207

سخن مولف


برای مواجهه با پیچیدگی می‌‌توان از قواعد و ابزارهای ساده استفاده کرد.
سطح تلاطم و پیچیدگی در محیط کسب‌‌وکار امروزی توسعه پیدا کرده است. تعداد عوامل موثر بر محیط زیاد شده و نرخ تغییر و تحول این عوامل نیز بالا رفته است. در چنین شرایطی آینده مبهم و غیرقابل پیش‌‌بینی بوده و روندها و فرصت‌‌های محیطی نیز ناپایدار هستند. داشتن مزیت انطباقی علاوه بر مزیت رقابتی، بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. بنگاه‌‌های اقتصادی می‌‌بایست به صورت مستمر محیط را تحلیل کرده، پیشران‌‌های تغییر را شناسایی کنند و روندهای کلان و فرعی‌‌ای که این پیشران‌‌ها می‌‌توانند در فضای محیط کلان و صنعت ایجاد کنند را تحلیل و اقدام به ترسیم سناریوهای مرتبط نمایند. در گام بعد می‌‌بایست با تحلیل توانمندی‌‌ها و شایستگی‌‌های کلیدی خود، شکاف منابع و قابلیت‌‌های مواجه با آینده را شناسایی و با برنامه‌‌ریزی راهبردی در مسیر آینده و انطباق‌‌پذیری با محیط حرکت کنند. در این مسیر تحلیل کلان داده‌‌ها، یادگیری از آن‌‌ها و توسعه هوشمندی تجاری ناشی از آن سبب توسعه چابکی و انعطاف‌‌پذیری استراتژیک سازمان‌‌ها خواهد شد. بنگاه‌‌های اقتصادی در زمینه کسب‌‌وکار امروزی نیازمند دیدبانی کسب‌‌وکار هستند تا بتواند با تحلیل روندهای محیط در گذشته، حال و آینده، تحلیل نمونه‌‌های موفق ملی، منطقه‌‌ای و بین‌‌المللی از یک سو و تحلیل منابع و قابلیت‌‌های سازمانی و نیازمندی‌‌های آینده از سویی دیگر برای مواجهه با محیط آینده آماده و تجهیز شوند.

دونالد سول معتقد است که راز موفقیت در محیط‌‌های پیچیده در استراتژی به عنوان قواعدی ساده نهفته است. این استراتژی بسیار مناسب محیط‌های پیچیده است. شرکت‌ها می‌‌دانند که بزرگ‌ترین فرصت‌‌ها برای کسب مزیت‌در آشفتگی‌‌های بازار نهفته است. اما آن‌‌ها نیاز به معدودی از فرآیندهای استراتژیک داشته و می‌بایست قواعد ساده سرنوشت‌‌ساز را درک کنند. در رویکرد استراتژی سنتی، مزیت از طریق به‌کارگیری منابع یا موقعیت پایدار در بازار حاصل می‌شود، اما در رویکرد استراتژی به عنوان قواعدی ساده، مزیت از شکار فرصت‌های گذرا به دست می‌‌آید. فرآیندهای مهم استراتژیک، مانند نوآوری در محصول، شریک شدن یا چرخش ناگهانی، شرکت‌ها را در معرض فرصت‌های بزرگ قرار می‌‌دهند. از این رو، قواعد ساده رهنمودهایی فراهم می‌سازند که مدیران می‌توانند از طریق آن‌‌ها به دنبال فرصت‌‌ها بگردند. رویکرد استراتژی به عنوان قواعد ساده رویکرد فرصت‌ربایی و غلبه بر رقبا قدیمی است. این رویکرد مناسب بازارهای متلاطم و شرایط پیچیده است. در حقیقت، توصیه این رویکرد با برخی از توصیه‌‌های استراتژی سنتی در تعارض است. در رویکرد قواعد ساده، مدیران به‌جای به‌دست آوردن شرایط مناسب و یا ایجاد یک قابلیت، باید تعداد معدودی فرآیند استراتژیک کلیدی را انتخاب کنند. آن‌‌ها باید به جای تدوین استراتژی‌های حرفه‌ای به منظور واکنش به دنیای پیچیده، تنها تعدادی قاعده ساده را به کار بندند و به‌جای پرهیز از عدم قطعیت، به‌سوی آن بشتابند. رویکرد قواعد ساده فقط برای تدوین استراتژی در سطح کسب‌‌وکار نمی‌‌باشند بلکه هر فردی در هر سطحی که باشد نیازمند قواعدی ساده برای مواجهه با پیچیدگی‌‌ها و عدم قطعیت‌‌های محیط است. نوشتن قواعد صحیح بسیار با اهمیت است اما تعداد آن‌‌ها هم مهم است. کتابچه‌های حجیم قواعد می‌توانند فلج کننده باشند. آن‌‌ها می‌توانند مدیران را از دیدن فرصت‌ها و تحرک کافی برای بهره‌‌برداری از آن‌‌ها بازدارند. از سوی دیگر، تعداد بسیار اندک قواعد هم می‌تواند فلج کننده باشد. مدیران با فرصت‌‌های بسیار زیادی مواجه می‌شوند و در مورد این که کدام را دنبال کنند و کدام را رد کنند، دچار سردرگمی خواهند شد. یک شرکت در حوزه بیوتکنولوژی را مثال می‌زنم، که در ایجاد مشارکت‌های موفقیت‌آمیز، به‌عنوان یک فرآیند کلیدی استراتژیک در صنعت، از رقیبان عقب افتاده بود. به‌دلیل فقدان رهنمودهای مناسب، مدیران توسعه، از معامله‌‌‌ای به معامله دیگر می‌شتافتند و دانشمندان کلیدی بارها و بارها از آزمایشگاه‌‌های تخصصی برای بررسی جوانب معامله بیرون کشیده می‌شدند. مدیران ارشد از رد کردن بسیاری از طرح‌‌های پیشنهادی خودداری می‌کردند. مدیران ممکن بود که قواعد نانوشته‌ای داشته باشند، اما کسی نمی‌‌دانست که این قواعد چه هستند. یکی از مدیران توسعه کسب‌وکار با ناراحتی می‌گفت: اگر فقط تعداد اندکی رهنمود در باره آنچه که از من انتظار می‌رود در اختیار داشتم، آزادی عمل بیشتری نیز داشتم. از آنجایی‌‌که ایجاد تعداد مناسبی از قواعد (غالباً بین دو تا هشت) کاری مهم به شمار می‌‌رود، مدیران از طرق گوناگون می‌‌توانند به تعداد بهینه‌‌ای از قواعد ساده دست پیدا کنند. از یک سو، شرکت‌های جوان آنقدر با کمبود قواعد مواجه‌‌اند که آن‌‌ها را از پیاده‌سازی موثر ایده‌های خلاق باز می‌‌دارد. آن‌‌ها نیاز به ساخت یافتگی بیشتری دارند و غالباً باید انجام قواعد را از صفر شروع کنند. از سوی دیگر، شرکت‌های قدیمی معمولا بیش از حد نیاز، قاعده دارند به‌طوری‌‌که آن‌‌ها را از رقابت اثربخش در بازارهای متلاطم باز می‌‌دارد. آن‌‌ها می‌‌بایست انبوه رویه‌های پیچیده را دور ریخته و کار را با چند قاعده کلی ساده اغاز کنند. در ابتدا گمان بر این است که این قواعد از تفکری هوشمندانه به‌دست می‌‌آیند اما به‌ندرت این چنین است. در بیشتر موارد این قواعد حاصل تجربه و ایده‌‌یابی و ایده‌‌آزمایی هوشمندانه و فعالانه هستند. در حقیقت این یادگیری است که قواعد ساده را شکل می‌‌دهد. در بسیاری از موارد طرح قواعد ساده به‌صورت‌های ضمنی و نانوشته وجود دارند. در حقیقت قواعد ساده در طول زمان تکوین شده و پدیدار می‌‌شوند و نه تنها مدیریت عالی سازمان بلکه کلیه پرسنل و سطوح مدیریت در پدیدار شدن آن موثرند. قواعد ساده چارچوبی استراتژیک را فراهم می‌آورند، نه یک دستورالعمل قدم به قدم و کمک می‌کنند که مدیران بتوانند فرصت‌های گذرا را بربایند.

در پایان می‌بایست از زحمات جناب آقای دکتر حسن‌پور کارسالاری، مدیریت محترم شرکت چاپ و نشر بازرگانی و همکاران ارجمند در این انتشارات که زمینه ساز انتشار ترجمه این کتاب شدند نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشم. قطعا هر کار علمی خالی از اشکال نبوده و نمی‌باشد. بدین وسیله از جامعه عملی و مدیران اجرایی که این کتاب را مطالعه می‌کنند دعوت می‌کنم تا انتقادات و پیشنهاداتی که می‌تواند سبب بهبود کیفیت این کتاب شده و در چاپ‌های بعدی اصلاح شوند را از طریق ایمیل harandi@ut.ac.ir برای مترجمین ارسال نمایند.

دکتر عطاءاله هرندی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
دکتر مینو افشانی


© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت : نونگار پردازش

سبد خرید 0
مقایسه
0
فهرست مقایسه خالی است